زنجیره ارزش، زنجیره تامین و تفاوت‌هایشان

supply-chain-value-1080

زنجیره تامین چیست؟

زنجیره تامین متشکل از تمامی طرف‌های درگیر اعم از منابع، کسب‌وکارها و فعالیت‌هایی است که در بازاریابی یا توزیع یک محصول تا رسیدن به دست کاربر و مصرف‌کننده نهایی نقش دارند. این زنجیره، پیوندی مابین مشتری و تمام اجزای تشکیل‌دهنده کانال فروش همانند تامین‌کنندگان، تولیدکنندگان، عمده‌فروشان، توزیع‌کنندگان و خرده‌فروشان ایجاد خواهد کرد. به بیان ساده‌تر می‌توان گفت این زنجیره دربرگیرنده نوعی گردش و ذخیره‌سازی مواد خام، محصولات نیمه آماده و محصولات تماماً آماده و تولید شده از مبدا تا مقصد نهایی (یعنی “مصرف مشتری”) خواهد بود.

کیث الیور در سال ۱۹۸۲ اصطلاح “مدیریت زنجیره تامین” را ابداع کرد. فرآیند و مسیری که عملیات زنجیره تامین را برنامه‌ریزی و کنترل می‌کند به عنوان “مدیریت زنجیره تامین” شناخته می‌شود؛ و نوعی سیستم متقابل است که مدیریت جابجایی مواد خام در سازمان‌ها و همینطور کالاهای نهایی تولید شده به خارج از شرکت، همراه با رضایت کامل مشتری را در کنار یکدیگر بر عهده دارد. زنجیره تامین یکی از پرکاربردترین اصطلاحاتی است که جهت توصیف تمام اقدامات صورت گرفته در تولید و تحویل محصول یا خدمت نهایی از تامین‌کننده به مشتری استفاده می‌شود و همانطور که از اسم آن پیدا است، کاهش هزینه و افزایش کارایی تامین و همچنین جریان مواد از مبادی مختلف به مقاصد نهایی‌شان محور اصلی این زنجیره‌ها می‌باشد. قطعا زنجیره‌های تامین با کارایی و بازدهی بالا باعث کاهش مخارج می‌‌شوند.

فعالیت‌هایی که در زنجیره تامین گنجانده شده‌اند به شرح زیر هستند:

  • ائتلاف و یکپارچگی
  • اشتراک‌گذاری اطلاعات
  • توسعه محصول
  • تدارکات
  • تولید
  • توزیع
  • خدمات به مشتری
  • تجزیه و تحلیل عملکرد

زنجیره ارزش چیست؟

زنجیره ارزش به طیفی از فعالیت‌ها اطلاق می‌شود که در هر مرحله از طراحی، تولید و ارائه محصول با کیفیت به مشتری، ارزش افزوده ایجاد کند. یک سوال مهم آن است که تحلیل زنجیره ارزش به چه منظوری استفاده می‌شود؟

  • به منظور ارزیابی فعالیت‌های درون و پیرامون یک سازمان؛
  • در ارتباط با توانایی اجزای زنجیره ارزش، در ارزش‌ بخشیدن به پول، کالا و یا خدمات؛

مفهوم زنجیره ارزش برای اولین بار توسط مایکل پورتر در سال 1985 در کتابی از وی با عنوان مزیت رقابتی (Competitive Advantage) مطرح شد. از نظر پورتر، دو مرحله اصلی در تحلیل زنجیره ارزش وجود دارد:

  1. شناسایی فعالیت‌های فردی؛
  2. تجزیه و تحلیل ارزش افزوده در هر یک از فعالیت‌ها و ارتباط آن با قدرت رقابتی سازمان یا کسب‌وکار مربوطه؛

پورتر به منظور تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش، فعالیت‌های تجاری را به دو دسته اصلی تقسیم کرد:

  1. فعالیت‌های اولیه (Primary Activities)
  • لجستیک ورودی: این بخش با دریافت، ذخیره و توزیع ورودی‌ها سر و کار دارد. شامل تمامی فعالیت‌های مربوط به مواد اولیه، نگهداری و انبار کردن و تحویل آنها به خط تولید است.
  • عملیات تولید (فعالیت‌های عملیاتی): تبدیل ورودی‌ها به محصولات نهایی. به این معنا که تمامی اقداماتی که مواد اولیه را به محصول نهایی تبدیل کند یا همان خط تولید معروف ( Production line) زیر مجموعه این بخش هستند.
  • لجستیک خروجی: به جمع‌آوری، ذخیره‌سازی و توزیع محصول یا خدمات به مشتریان مربوط می‌شود. به عبارتی ساده‌تر هرگونه فعالیتی مانند انبار کردن محصول نهایی، پردازش سفارشات، زمان‌بندی تحویل و حمل آنها تا نقطه‌ای که مشتری مد نظر دارد در این بخش می‌گنجد.
  • بازاریابی و فروش: شامل هرگونه فعالیتی که باعث ایجاد آگاهی نسبت به محصول یا خدمات در بین عموم مردم شده و مشتری را برای خرید محصول و پرداخت هزینه ترغیب کند.
  • خدمات: این بخش به تعبیر پورتر به کلیه فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که ارزش محصول یا خدمات را حفظ کرده و یا افزایش می‌دهند.
  1. فعالیت‌های پشتیبان (Support Activities)

اگر کمی دقت کنیم، می‌توان فهمید که تمامی آنچه در یک کسب‌وکار انجام می‌شود در فعالیت‌های اولیه نام برده و توضیح داده شده فوق آورده نشده است. به طور مثال واحدی به نام تحقیق و توسعه، یا منابع انسانی. وجود این دو واحد به عنوان دو مثال از موارد ذکر نشده قطعا هزینه‌هایی را در بردارد اما برای عملکرد بهتر هر کسب‌وکاری ضروری بوده و می‌تواند بسیار مفید واقع شود. می‌توان گفت این جنس فعالیت‌ها به فعالیت‌های اولیه کمک می‌کنند و مثال‌های دیگر آن شامل : تدارکات، توسعه فناوری و زیرساخت‌ها می‌شود.

پورتر تعریفی از "ارزش" را ارائه می‌دهد که نگاه به آن در این بخش خالی از لطف نیست. او می‌گوید: "ارزش مبلغی است که مشتریان حاضر به پرداخت آن به یک بنگاه اقتصادی هستند؛ و بنگاه اقتصادی زمانی سودده است که ارزش ایجاد شده توسط خودش، بیشتر از هزینه‌های انجام شده برای ایجاد آن ارزش باشد."

از نظر پورتر این اختلاف “حاشیه سود” یا Margin نام دارد اما امروزه بیشتر از آن با نام ارزش افزوده یاد می‌شود.

مبنای مقایسه زنجیره تامین زنجیره ارزش
تعریف: سیستمی متشکل از سازمان‌ها، افراد، فعالیت‌ها، اطلاعات و منابعی که در عرضه یک محصول یا خدمت به مصرف‌کننده دخیل هستند. مجموعه فعالیت‌ها (عملیات) که در یک صنعت به صورت زنجیر گونه انجام می‌شود تا نهایتا به خلق ارزش منجر شود (به ارزش محصول بیافزاید).
نشات گرفته از: مدیریت عملیات مدیریت کسب و کار
مفهوم و تصویر کلی: حمل و نقل ارزش افزوده
توالی شکل‌گیری: درخواست محصول – زنجیره تامین- مشتری درخواست مشتری- زنجیره ارزش- محصول
هدف: رضایت مشتری کسب مزیت رقابتی

تفاوت‌های کلیدی بین زنجیره تامین و زنجیره ارزش:

تفاوت‌های عمده بین این دو زنجیره به شرح زیر است:

  1. ادغام تمامی فعالیت‌ها، افراد و کسب‌وکار که از طریق آن یک محصول از مکانی به مکان دیگر منتقل می‌شود، به عنوان زنجیره تامین شناخته می‌شود؛ درحالی‌که زنجیره ارزش به زنجیره‌ای از فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که در هر مرحله از ارزش افزوده بخشیدن به محصول تا رسیدن به مصرف‌کننده نهایی، انجام می‌گیرند.
  2. معنا و مفهوم زنجیره تامین از مدیریت عملیات یا Operational management و زنجیره ارزش از مدیریت کسب‌وکار یا Business management نشات می‌گیرد.
  3. سفارش زنجیره تامین با درخواست محصول آغاز شده و زمانی‌ که به دست مشتری می‌رسد به پایان خواهد رسید؛ برخلاف زنجیره ارزش که با درخواست مشتری شروع می‌شود و به محصول ختم می‌شود.
  4. هدف اصلی زنجیره تامین، کسب رضایت کامل مشتری است که این مورد در رابطه با زنجیره ارزش صادق نیست.

جمع‌بندی

“زنجیره تامین” به عنوان ابزاری برای تحول کسب‌وکار توصیف می‌شود که با ارائه محصولی مناسب، در زمان و مکانی مناسب با قیمت مناسب، هزینه‌ها را به حداقل و رضایت مشتری را به حداکثر می‌رساند؛ و در نقطه مقابل “زنجیره ارزش” راهی است برای کسب مزیت رقابتی که از طریق آن یک شرکت می‌تواند رقبای خود را برآورد کردن نیازهای مشتری به شکلی دیگر شکست دهد.
می‌توان طور دیگری به ارتباط این دو زنجیره نگاه کرد. این دو زنجیره دو دیدگاه مکمل از سازمان‌هایی هستند که فرآیندهای کسب‌وکاری یکپارچه دارند. این فرآیندها جریان محصولات و یا خدمات را در یک جهت و جریان ارزش ( که با تقاضا و نقدینگی هم نشان داده می‌شود.) را در جهتی دیگر ممکن می‌سازند. هر دو زنجیره شبکه‌ای از چند شرکت را پوشش می‌دهند و متشکل از شرکت‌هایی هستند که در راستای تامین کالا و خدمات با یکدیگر تعامل دارند؛ اما زنجیره تامین جریان رو به پایین کالا یا خدمات از مبدا به مشتری است و زنجیره ارزش جهتی برعکس دارد. جریان تقاضا (بالاتر به آن اشاره شد) که گاهی به آن “زنجیره تقاضا” هم گفته می‌شود، در جریان سفارش و نقدینگی با جریان ارزش موازی است، آشکار شده و در جهت مخالف جریان تامین حرکت می‌کند. در نتیجه می‌توان گفت که اختلاف اصلی بین این دو زنجیره به تفاوت جریان از منبع به مشتری مرتبط است.
هدف زنجیره تامین یکپارچه‌سازی فرآیندهای تامین‌کننده و تولیدکننده، بالا بردن کارایی و کاهش ضایعات در سمت بالای زنجیره است، درحالی‌که در زنجیره ارزش هدف ایجاد ارزش برای مشتری در سمت پایین زنجیره است.
این تفاوت مهم در ادبیات رایج در کسب‌وکارها و تحقیقات مربوط به آن لحاظ نمی‌شود.
شاید گاهی اینطور به نظر بیاید که مفهوم زنجیره ارزش دارای نامی مناسب نیست. چه اینطور باشد یا نباشد، مهم آن است که این مفهوم و ایده در مدیریت و تحقیقات مربوط به آن مهم و اساسی تلقی می‌شود و یکی از محورهای اصلی تکامل راهبرد، مدل‌های سازمانی و تلاش‌های متعدد برای بهبود عملکرد کسب‌وکار است. بنابراین ایجاد یک زنجیره تامین مناسب و سودمند به ایجاد هم‌ترازی بین آنچه مشتری به آن نیاز دارد (زنجیره تقاضا) و آنچه که از طریق زنجیره تامین تولید می‌شود نیاز دارد و اگر چه زنجیره‌های تامین بیشتر بر روی کاهش هزینه‌ها و دستیابی به تعالی عملیاتی تمرکز می‌کنند، زنجیره ارزش بیشتر بر روی نوآوری توسعه محصول و بازاریابی متمرکز است.
امیدواریم که بعد از خواندن این مقاله و هم‌اکنون، تفاوت دو زنجیره تامین و ارزش برای شما شفاف شده باشد.

منبع

این مطلب را با دیگران به اشتراک گذارید
تیم محتوای سام

تیم محتوای سام

تیم محتوای سام از فروردین 1400 و با هدف خدمت‌رسانی در انتشار موثرتر دستاوردها و رویدادهای سام شروع به فعالیت کرد. اعضای این تیم را برگزیده‌ای از همکاران دپارتمان‌های مختلف تشکیل داده است که علاقمند به تامین محتوای تخصصی در حوزه‌های نوآوری و مدیریت هستند.